بسته بالای سر
گیسوان چه هیبتی ست
کشته اند هر که را
راوی جنایتی ست
سفر چرا...........؟
بمان و پس بگیر
ز جورشان نفس بگیر
بخوان که شهر سرود زن شود
که این وطن
وطن شود
بسته بالای سر
گیسوان چه هیبتی ست
کشته اند هر که را
راوی جنایتی ست
سفر چرا...........؟
بمان و پس بگیر
ز جورشان نفس بگیر
بخوان که شهر سرود زن شود
که این وطن
وطن شود
حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند
محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند...
ما آمده ایم تا با حضورمان
جهان را دگرگون کنیم
نیامده ایم تاپس از مرگمان بگویند:
از کرم خاکی بی ازار تر بود و از گاو مظلوم تر ...