بیمه خوبه

سرمایه شما باید در مسیر رفاه و آرامش خانواده شما خرج بشود ، نه برای پرداخت خسارت و دیه. کلیه خطرات احتمالی پیرامون شغل و زندگی شما را بیمه می کنیم.

بیمه خوبه

سرمایه شما باید در مسیر رفاه و آرامش خانواده شما خرج بشود ، نه برای پرداخت خسارت و دیه. کلیه خطرات احتمالی پیرامون شغل و زندگی شما را بیمه می کنیم.

ارائه انواع مشاوره های تخصصی و صدور انواع بیمه نامه در سراسر کشور
تحلیل و بررسی بیمه های صادره در سالهای قبل جهت رفع نواقص احتمالی در سالهای پیش رو
قبول سفارش تمدید و صدور بیمه های مورد نیاز از تمامی شرکتهای بیمه ای با تخفیفات ویژه و ارسال رایگان
آموزش و جذب نمابنده بیمه عمر


حسین بهرامی

09352903900

بایگانی
آخرین مطالب

۲ مطلب در آبان ۱۴۰۰ ثبت شده است

 

از درخت شاخه در آفاق ابر، برگ های ترد باران ریخته
بوی لطف بیشه زاران بهشت، با هوای صبحدم آمیخته

نرم و چابک، روح آب، می کند پرواز همراه نسیم.
نغمه پردازان باران می زنند، گرم و شیرین هر زمان چنگی به سیم

سیم هر ساز از ثریا تا زمین. خیزد از هر پرده آوازی حزین
هر که با آواز این ساز آشنا، می کند در جویبار جان شنا

دلربای آب شاد و شرمناک
عشق بازی می کند با جان خاک

خاکِ خشکِ تشنه دریا پرست
زیر بازی های باران مستِ مست

این رَوَد از هوش و آن آید به هوش
شاخه دست افشان و ریشه باده نوش

می شکافد دانه، می بالد درخت،
می درخشد غنچه همچون روی بخت

باغ ها سرشار از لبخندشان،دشت ها سرسبز از پیوندشان،
چشمه و باغ و چمن فرزندشان

با تب تنهایی جانکاه خویش
زیر باران می سپارم راه خویش

شرمسار از مهربانی های او
می روم همراه باران کو به کو

چیست این باران که دلخواه من است؟
زیر چتر او روانم روشن است

چشم دل وا می کنم
قصه ی یک قطره ی باران را تماشا می کنم:

در فضا، همچو من در چاه تنهایی رها،
می زند در موج حیرت دست و پا، خود نمی داند که می افتد کجا

در زمین
همزبانانی ظریف و نازنین،

می دهند از مهربانی جا به هم،
تا بپیوندند چون دریا به هم

قطره ها چشم انتظاران هم اند،
چون به هم پیوست جان ها، بی غم اند.

هر حبابی، دیده ای در جستجوست،
چون رسد هر قطره گوید: " دوست! دوست "

می کنند از عشق هم قالب تهی
ای خوشا با مهرورزان همرهی

با تب تنهایی جانکاه خویش
زیر باران می سپارم راه خویش

سیل غم در سینه غوغا می کند
قطرهء دل میل دریا می کند

قطره ی تنها کجا، دریا کجا
دور ماندم از رفیقان تا کجا

همدلی کو؟ تا شوم همراه او
سر نهم هر جا که خاطرخواه او

شاید از این تیرگی ها بگذریم
ره بسوی روشنایی ها بریم

می روم شاید کسی پیدا شود،
بی تو کی این قطره ی دل

دریا شود؟

 

 

فریدون مشیری

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۰۰ ، ۰۰:۲۳
بیمه خوبه خرید آنلاین بیمه نامه

از دل و دیده ، گرامی تر هم

آیا هست ؟

- دست ،

آری ، ز دل و دیده گرامی تر :

دست !

زین همه گوهر پیدا و نهان در تن و جان ،

بی گمان دست گرانقدرتر است .

هر چه حاصل کنی از دنیا ،

دستاورد است !

هر چه اسباب جهان باشد ، در روی زمین ،

دست دارد همه را زیر نگین !

سلطنت را که شنیده ست چنین ؟!

شرف دست همین بس که نوشتن با اوست !

خوشترین مایه دلبستگی من با اوست .

در فروبسته ترین دشواری ،

در گرانبارترین نومیدی ،

بارها بر سرخود ، بانگ زدم :

- هیچت ار نیست مخور خون جگر ،

دست که هست !

بیستون را یاد آر ،

دست هایت را بسپار به کار ،

کوه را چون پَر کاه از سر راهت بردار !

وه چه نیروی شگفت انگیزی است ،

دست هایی که به هم پیوسته است !

به یقین ، هر که به هر جای ، در آید از پای

دست هایش بسته است !

دست در دست کسی ،

یعنی : پیوند دو جان !

دست در دست کسی

یعنی : پیمان دو عشق !

دست در دست کسی داری اگر ،

دانی ، دست ،

چه سخن ها که بیان می کند از دوست به دوست ؛

لحظه ای چند که از دست طبیب ،

گرمی مهر به پیشانی بیمار رسد ؛

نوشداروی شفا بخش تر از داروی اوست !

چون به رقص آیی و سرمست برافشانی دستٰ 

پرچم شادی و شوق است که افراشته ای !

لشکر غم خورد از پرچم دست تو شکست !

دست ، گنجینه مهر و هنر است :

خواه بر پرده ساز ،

خواه در گردن دوست ،

خواه بر چهره نقش ،

خواه بر دنده چرخ ،

خواه بر دسته داس ،

خواه در یاری نابینایی ،

خواه در ساختن فردایی !

آنچه آتش به دلم می زند ، اینک ، هر دم

سرنوشت بشرست ،

داده با تلخی غم های دگر دست به هم !

بار این درد و دریغ است که ما

تیرهامان به هدف نیک رسیده است ، ولی

دست هامان ، نرسیده است به هم !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۰۰ ، ۲۲:۳۰
بیمه خوبه خرید آنلاین بیمه نامه