بیمه خوبه

سرمایه شما باید در مسیر رفاه و آرامش خانواده شما خرج بشود ، نه برای پرداخت خسارت و دیه. کلیه خطرات احتمالی پیرامون شغل و زندگی شما را بیمه می کنیم.

بیمه خوبه

سرمایه شما باید در مسیر رفاه و آرامش خانواده شما خرج بشود ، نه برای پرداخت خسارت و دیه. کلیه خطرات احتمالی پیرامون شغل و زندگی شما را بیمه می کنیم.

ارائه انواع مشاوره های تخصصی و صدور انواع بیمه نامه در سراسر کشور
تحلیل و بررسی بیمه های صادره در سالهای قبل جهت رفع نواقص احتمالی در سالهای پیش رو
قبول سفارش تمدید و صدور بیمه های مورد نیاز از تمامی شرکتهای بیمه ای با تخفیفات ویژه و ارسال رایگان
آموزش و جذب نمابنده بیمه عمر


حسین بهرامی

09352903900

بایگانی
آخرین مطالب

آموزش در خانه به عنوان سیاست اجتماعی

مترادف

تحصیلات؛ آموزش در خانه؛ سیاست عمومی

تعریف

آموزش در منزل، یا آموزش خانه، آموزش و تعلیم کودکان در سن مدرسه بین 5 تا 17 سال است، که در یک مدرسه غیر دولتی یا خصوصی انجام می شود.

مقدمه: مروری اجمالی از آموزش در خانه در ایالات متحده

اگرچه خود آموزشی قدیمی است، آموزش در خانه، به عنوان یک وسیله رسمی و نهادی برای آموزش کودکان، در اواخر دهه 1970 و تنها با چند هزار پیروان آغاز شد. تا سال 2012؛ آخرین تخمین ها بیش از 1.7 میلیون کودک را که در خانه آموزش می دیدند را محاسبه می کند(مرکز ملی آمار آموزش و پرورش 2013). براساس اعلام وزارت آموزش آمریکا، کودکان بین 5 تا 17 سال که در خانه آموزش می دیدند 8/61٪ یا معادل 4/3٪ از کل کودکان مدارس ابتدایی و متوسطه را افزایش داده است. پس از تلاش زودهنگام برای مشروعیت آموزشی، فرهنگی و حقوقی، آموزش در منازل، به ویژه با کمک گروه های لابی قانونی سازمان یافته، مانند انجمن دفاع از حقوق آموزش در منزل(انجمن دفاع از حقوق آموزش خانگی، 2016)، دیگر نمی تواند به عنوان یک عنصر حاشیه ای از گزینه های مدارس دولتی در نظر گرفته شود(کوپر و سریو 2007). با توجه به ظهور و قدرت پایداری آن، اکنون یک جایگزین کاملاً نهادینه برای آموزش مدارس دولتی است و نقش مهمی در انتخاب آموزش و سیاست های گسترده اجتماعی دارد. سؤالات بسیاری در مورد آموزش در منزل به عنوان سیاست اجتماعی مطرح است: انگیزه ها یا دلایل اصلی آموزش در خانه چیست؟ آیا دانش آموزان شاغل در خانه به اندازه کافی از نظر اجتماعی و مدنی آماده هستند؟ آیا نظارت نظارتی کافی بر فعالیت های مختلف آموزش در منازل از جمله انتخاب برنامه درسی، آزمایش، پیشرفت دانشجویی و موارد مشابه وجود دارد؟ آینده آموزش در مدرسه خانگی چیست؟ این مقاله به این سؤالات می پردازد.

انگیزه های ابتدایی یا دلایل آموزش در خانه چیست؟

آموزش در منزل، یا آموزش خانگی، آموزش وتعلیم کودکان را در سن مدرسه در یک مکان خصوصی می داند. چرا امروزه نزدیک به دو میلیون کودک که در خانه آموزش می بینند در ایالات متحده آمریکا زندگی می کنند؟ سه توضیح اصلی برای مشارکت در  آموزش در خانه عبارتند از: شناسایی مذهبی، تأیید عقیدتی و دستیابی به سطوح بالاتر از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان. چندین توضیحات ثانویه شامل مربیان خانوادگی است که یک الگوی نقش فعال و مثبت را برای کودکان فراهم می کند، به ایجاد یک احساس قوی از اثربخشی برای کمک به کودکان در یادگیری کمک می کند و همچنین به ارائه درک های قوی و مثبت از زندگی کمک می کند و برای مربیان خانوادگی آفریقایی-آمریکایی، این است که فرزندان خود را از اشکال و نمایش آشکار نژادپرستی که اغلب در مدارس دولتی رخ می دهد محافظت کند. این انگیزه ها یا دلایل در جزئیات بیشتر مورد بحث قرار گرفته است. ابتدا، با شروع دهه 1970، علاقه اولیه به آموزش در منزل از یک حوزه انتخابیه اختصاصی و صمیمانه ناشی می شد، که عموما از نظر سیاسی و عقیدتی محافظه کار، عمدتاً مسیحی انجیلی، عمدتاً سفید، و در درجه اول طبقه متوسط به بالا بودند(گایتر 2009). این هسته جمعیتی که عمدتاً در جوامع روستایی و حومه در حال گسترش زندگی می کرند، به وظیفه کتاب مقدس(مثلاً تثنیه 6: 7 ؛ ضرب المثل 22: 6 ؛ افسسیان 6: 4) برای آموزش، تعلیم و نظم و انضباط فرزندان خود در خانه اعتقاد داشتند، دور از آنچه آنها تأثیر منفی سیستم مدرسه ای را نهادینه می دانستند. حمایت از این جایگاه ترس شدیدی بود که در جنبش آموزش در خانه وجود داشت  آموزش عمومی نه تنها یک سیستم شکست خورده بلکه با عقاید اصلی آنها ایمان به خدا، ارزش های سنتی خانوادگی و تعلیم و تربیت متضاد بود(کونزمن 2013). برای تقویت باورهای خانواده ها به آموزش در خانه، سازمان هایی مانند گروه مشاوره حقوقی غیرانتفاعی، انجمن دفاع از حقوق آموزش خانگی، که توسط مایکل فاریس در سال 1983 تأسیس شده است، حمایت های قانونی و مشاوره ای را به خانواده هایی آموزش خانگی ارائه داده اند. انجمن دفاع از حقوق آموزش خانگی  با موفقیت از حقوق خانواده هایی که در خانه آموزش می دادند در هر 50 ایالت دفاع کرده است تا بتوانند آموزش خانگی را انجام دهند، که عمدتاً از مقررات دولتی که ظاهراً ناشایست است، جلوگیری نمی کند. دوم، شیوه های آموزش در خانه و گروه های سازنده متنوع تر می شود. در ابتدا با توجه به عدم دقت کافی در زمینه های اصلی آموزش - خواندن ، نوشتن و مهارت های ریاضی - مربیان خانگی رویکرد خود را گسترش داده اند تا انواع مدل های آموزشی و تعلیم مانند کلاسیک، خدماتی و کارآموزی را شامل می شود. شبکه های آموزش خانگی و گروه های تعاونی مربیان خانگی، در درجه اول "با ماندن مادران در خانه" ، در دهه 1990 و 2000 از هم پاشیدند. این مکان ها امکان تکرار در تنظیمات آموزشی نهادینه شده، تقسیم بر اساس سن، موضوع یا هر دو را فراهم می آورد. اجتماعات بزرگتری از مدارس خانگی مانند کنوانسیون های دولتی ظاهر شدند، جایی که فروشندگان برنامه آموزشی کالاهای خود را به بازار عرضه کرده و به فروش می رسانند و کارگاه های آموزشی آموزش های مفیدی را در مورد چگونگی آموزش رشته های موضوعی تخصصی، مانند ریاضی و علوم ارائه می دادند و نحوه رسیدگی به خواسته های کودکان با نیازهای ویژه را بیان می کردند. این کنوانسیون ها اغلب در پایتخت های ایالتی یا سایر شهرهای بزرگ برگزار می شد. سوم، علاوه بر تنوع فزاینده ای از آموزش و برنامه درسی، تنوع جمعیتی و اجتماعی شرکت کنندگان در مدرسه است. اگرچه شواهد اخیر حاکی از آن است که نزدیک به 75٪ از کل جمعیت آموزش خانگی سفیدپوست هستند، درصد فزاینده ای از خانواده های آفریقایی-آمریکایی و اسپانیایی و آمریکایی به سمت آموزش در منازل جذب می شوند. آموزش در منزل دیگر در حوزه افراد سفید پوست، طبقه متوسط ​​و متوسط به بالا ​​نیست. آموزش خانگی در بین خانواده های آفریقایی-آمریکایی به حدود 8٪ از تقریباً دو میلیون کودک بالای 12 سال که در ایالات متحده تحصیل کرده اند افزایش یافته است(ری 2015). تحقیقات اخیر نشان می دهد که بخش هایی از جامعه آفریقایی-آمریکایی از ناتوانی سیستم های مدارس دولتی، به ویژه آنهایی که در شهرهای بزرگ هستند، برای رفع نیازهای آموزشی دانش آموزان آفریقایی-آمریکایی، بسیار ناامید شده اند. تعداد قابل توجهی از آمریکایی های آفریقایی تبار مورد بررسی، گزینه های مبتکرانه را در عرصه عمومی، از جمله استفاده از اعتبار مالیاتی، و کوپن برای استفاده در مدارس خصوصی یا ناحیه ای، و مدارس منشور عمومی تأیید می کنند. نظرسنجی های اخیر نشان دهنده حرکت آرام و مداوم به سمت اماکن آموزش غیر دولتی، از جمله فعالیت های خصوصی و آموزش در خانه است. سؤال واقعی این است که "چرا خانواده های آفریقایی-آمریکایی به آرامی به سمت آموزش در منازل گرایش می یابند؟" مانند اکثر مربیان خانگی قفقازی، والدین آفریقایی-آمریکایی آرزو می کنند نتایج پیشرفت تحصیلی بهتر باشد، دستورالعمل های دینی و اخلاقی را از آنچه در مکان های مدارس عمومی ارائه شده است، و نیازهای آموزشی هر کودک و موارد دیگر را سفارشی سازی کنند. بر خلاف آموزش خانوادگی در قفقاز، مربیان خانگی آفریقایی و آمریکایی به دلیل آنچه "محافظت گرایی نژادی" نامیده می شود، به معنای "محافظت از فرزندان خود در برابر اثرات نژادپرستی ناشی از مدرسه" هستند، انگیزه خود را برای آموزش در منازل ارائه می دهند(مازاما و لوندی 2012). علاوه بر این، خانواده های آفریقایی-آمریکایی که در آموزش خانگی به سر می برند، اغلب از مکان استفاده می کنند تا از برنامه های درسی تخصصی استفاده کنند که اهمیت تاریخی مشارکت متمرکز در طیف گسترده ای از زمینه ها و تلاش ها را تأکید می کند. و فارغ از نژاد یا قومیت، تعامل و همکاری مدرسه دولتی و مدرسه در خانه در سراسر ایالات متحده افزایش یافته است. همکاری بیشتر نه تنها در جهت ارتقاء سطح پیشرفت تحصیلی بلکه افشای اسطوره هایی که دانش آموزان دبستانی در مسیری برابر با همتایان مدارس دولتی خود معاشرت نمی کنند، را تقویت می کند(دالکویست و همکاران 2006).

آیا دانش آموزان در آموزش خانگی از نظر اجتماعی و مدنی از آمادگی کافی برخوردار هستند؟

یک انتقاد عمده در مورد آموزش در منزل، عدم آماده سازی کودکان از نظر اجتماعی و مدنی است. این استدلال عمدتاً بر عدم تعامل اجتماعی و پیشرفت جامعه توسط فرزندان خانواده های مدرسه ای متمرکز است. پایه و اساسی برای آموزش عمومی محیطی است که از طریق تعامل نه تنها در کلاس بلکه در فعالیت های اجتماعی و رویدادهایی که باعث پیشرفت افراد متعهد اجتماعی می شود ایجاد شده است. خانواده های تحصیل کرده در خانه با جدیت این ادعاها را تکذیب می کنند و ادعا می کنند که از طریق تعاونی ها، رویدادهای اجتماعی، فرصت های تعامل در جامعه، باشگاه ها و رویدادهای ورزشی و انجمن ها، و خانواده های آموزش خانگی فرصت های کافی برای تقویت جامعه پذیری دارند(کونزمن و گیتر 2013 ، 19). تأثیرات طولانی مدت جامعه پذیری آموزش در منازل به چند روش از جمله انتقال نسلی اخلاق آموزش در منازل، تکمیل موفقیت آمیز آموزش عالی و سطوح بالاتر دانش سیاسی و مدنی تحقق می یابد. تعامل اجتماعی و ایجاد اجتماع برای آموزش در خانه خانوادگی، با این حال ، محدود به توسعه آداب بازی های صوتی با مجاورین در کنار هم نیست، بلکه به نیاز به شناسایی و توسعه ارزشهای دینی می باشد. همان طور که در ابتدا گفته شد، این نیز توضیح مهمی است که چرا خانواده های آموزش خانگی در وهله اول به آموزش و پرورش می پردازند، اما همچنین به تبیین مؤلفه مهم رشد عقیدتی دینی آنها: تقویت تعامل فرهنگی و مدنی با توجه به این ارزش های دینی-فرهنگی بسیار توسعه یافته و محافظت شده نیز کمک می کند. به عنوان مثال، مشارکت در تعاونی های مذهبی محور، یکی از راه های تقویت توانایی خانواده های آموزش خانگی در مقابله با چالش های فرهنگی نه تنها ایمانشان بلکه به نتایج مربوط به پیامدهای فرهنگی و مدنی از ایمانشان، مانند مخالفت عقیدتی و فلسفی با موضوعات سیاسی بحث برانگیز مانند سقط جنین، ازدواج همجنسگرا، تراجنسیتی و قانونی بودن مواد مخدر است. کودکان آموزش خانگی غالباً احساس شهامت محکمی دارند و انگیزه بیشتری برای مشارکت سیاسی و مدنی دارند، در درجه اول به دلیل اینکه آنها ساختار ارزشی بسیار پیشرفته تری نسبت به همسالان غیر مدرسه دارند. اگرچه برخی از آنها برای آموزش در خانه نه برای تشویق و توسعه آگاهی صحیح، مدنی و قانون اساسی بسیار مهم هستند(راس 2010) ، برخی دیگر آموزش های خانگی را برای ترویج اصول و ارزش های خوب شهروندی، ملیت و ارزش های دموکراتیک تکمیل می کنند(آری 1999). شواهد تجربی اضافی برای تعیین تأثیر مشارکت پایدار مدنی و اجتماعی آموزش در منازل به منافع عمومی بیشتر مورد نیاز است. اگر شواهد اولیه به عنوان نشانه ای باشد، چشم انداز آینده امیدوار کننده است.

آیا نظارت کافی بر تنظیم مقررات دولتی در مورد آموزش در خانه وجود دارد؟

این سؤال سوم برای بحث ما در مورد آموزش در خانه به عنوان سیاست اجتماعی بسیار مهم است. در بخش مهمی، چون که آموزش در منزل ترک تحصیل است، برخی می گویند یک عزیمت جدی، از روند آموزش نهادینه شده، باید نظارت بیشتری به دولت داشته باشد. هرچند جالب است که، این آزادی از مقررات دولتی دلیل مهمی برای پیگیری تحصیلات در خانه است. در این بخش سوم، نقش و عملکرد انجمن دفاع از حقوق آموزش در خانه در تأمین و حمایت از حق قانونی آموزش در خانه بررسی شده است؛ استدلال های مربوط به تنظیم تمرین در خانه مورد نقد قرار می گیرد؛ و در آخر، نتیجه گیری های کلی و پیامدهای مربوط به آموزش در خانه ارائه شده است. آموزش در خانه داری دیگر یک جنبش نوپا نیست، بلکه نمونه ای نهادینه و بسیار موفق در زمینه آموزش و تعلیم کودکان در محدوده خانه های خودشان است. آموزش در خانه یک پایگاه سیاسی و اجتماعی قوی، هم در اینجا(کوپر و هم کار 2007) و هم در سایر کشورها مانند کانادا(بشام و همکاران 2007) دارد. این سوال می شود که جایگاه قانونی آن تا چه اندازه مؤثر است. جواب کوتاه خیلی خوب است؛ جواب طولانی کمی پیچیده تر است. تا کنون، دیوان عالی ایالات متحده در مورد مشروعیت تحصیل در منازل اهمیتی نداده است. مطمئناً ادعاهای مربوط به بند آزاد اعمال اولین اصلاحیه مبنی بر اعلام حق والدین در خروج فرزندانشان از مدارس دولتی (به عنوان مثال پیرس در مقابل جامعه خواهران ؛ ویسکانسین در مقابل یودر) انجام شده است، در حالی که بند فرآیند موافقت نامه چهاردهم مدت ها است که حق والدین را در تربیت فرزندان خود به رسمیت می شناسد(گایتر 2009 ؛ کانزمن و گیتر 2013). هنوز، حتی با وجود عدم اعلامیه قانون اساسی، سازمان های مدافع از حقوق آموزش خانگی، مانند HSLDA ، همچنان راه های قانونی را برای حذف محدودیت های ایالتی در رابطه با والدین در زمینه تحصیل در خانه دنبال می کنند.انجمن حمایت از حقوق آموزش خانگی، که در سال 1983 تاسیس شد، با هدف دفاع و حمایت از قانون، اگر مشروطیت نباشد، حق والدین تنها اختیار  نظارت بر آموزش فرزندانشان است. در طول 30 سال گذشته، انجمن دفاع از حقوق آموزش خانگی از دادخواهی، مشاوره ، لابی استفاده کرده است، و از حق والدین در آموزش خانه برای آموزش فرزندان خود که در مخالفت دولت جلوگیری نشده اند دفاع کرده است.

مقاومت دولت در ابتدا قدرتمند بود، اما پس از چندین پیروزی در دهه 1990 و اوایل سالهای 2000 ، انجمن دفاع حقوق از آموزش خانگی موضع خود را به عنوان سازمان اصلی دفاع از آموزش خانگی محکم کرد و باعث تقویت دیدگاه فلسفی آنها از دولت و مدارس دولتی به عنوان دشمن آزادی شد، و نه به عنوان ایجاد کننده منافع مشترک: که به عنوان تحصیلات خوب فرزندان جامعه توصیف شده است(گیتر 2009 ؛ کونزمن و گیتر 2013). طبق اعلام انجمن دفاع از حقوق آموزش خانگی ، ایالات متحده به چهار دسته مقررات تقسیم می شوند: "بدون مقررات" ، "مقررات پایین" ، "مقررات متوسط" و "مقررات عالی". این طبقه بندی های نظارتی، گرچه گسترده و تا حدودی مبهم است، اما نشان دهنده میزان نیاز دولت برای نظارت و مقررات آموزش خانه است. این سطوح هیچگونه ابلاغیه ای برای ایالت یا مدرسه محلی ندارد که از طرف والدین لازم باشد مبنی بر اینکه آنها قصد نظارت گسترده  بر خانواده های آموزش خانگی از جمله تصویب برنامه درسی، صلاحیت معلمان برای والدین یا حتی ملاقات خانگی توسط آموزش و پرورش کشور را داشته باشند. از سال 2014 ، انجمن دفاع از حقوق آموزش خانگی گزارش کرده است که 11 ایالت هیچ مقرراتی را برای والدین برای شروع ارتباط با مقامات ایالتی یا محلی که قصدی برای  آموزش خانگ یداشته باشند ندارند(یعنی آلاسکا ، آیداهو ، تگزاس ، اوکلاهما ، میسوری ، آیووا ، ایلینویز ، ایندیانا ، میشیگان ، کانکتیکات ، و نیوجرسی)؛ 15 ایالت به صورت مکتوب  به  اطلاع رسانی والدین نیاز دارند، (به طور مثال ، کالیفرنیا ، نوادا ، یوتا ، آریزونا ، نیومکزیکو ، کانزاس ، نبراسکا ، وایومینگ ، مونتانا ، ویسکانسین ، کنتاکی ، می سی سی پی ، آلاباما ، جورجیا و دلاور).19 ایالت لازم است که اعلان کتبی برای والدین ارسال کنند ،ارسال نمرات آزمون  و / یا ارزیابی حرفه ای معتبر از پیشرفت دانش آموز، به ویژه اگر معلم ابتدایی مجوز معلمی یا آموزش رسمی نداشته باشد(به عنوان مثال ، واشنگتن ، اورگان ، کلرادو ، داکوتای شمالی ، داکوتای جنوبی ، مینه سوتا ، آرکانزاس ، لوئیزیانا ، تنسی ، فلوریدا ، کارولینای شمالی ، کارولینای جنوبی ، ویرجینیا ، ویرجینیا غربی ، اوهایو ، واشنگتن دی سی ، مریلند ، نیوهمپشایر و مین)، و 5 ایالت به کلیه الزامات قبلی احتیاج دارند و به یک مقام رسمی آموزش و پرورش برای  بازدید از منزل نیاز دارند (یعنی پنسیلوانیا ، نیویورک ، ورمونت ، رود آیلند و ماساچوست). از سال 2011 ، انجمن دفاع از حقوق  آموزش خانگی با موفقیت از تلاش های کشورهای مختلف برای محدود کردن فرصت والدین در آموزش خانگی جلوگیری کرده است. این محدوده از تلاش های ناموفق نیوجرسی، پنسیلوانیا، میشیگان و اوهایو برای تصویب حمایت های قانونی برای "کودکان در معرض خطر" بود، که به طور مؤثر والدین را ملزم به جستجوی و گرفتن مجوز از ایالت قبل از آموزش در خانه می کرد که دولت آن را "در معرض خطر" می نامید، (www.hslda.org/laws). اغلب اوقات، انجمن دفاع از حقوق آموزش در خانه برای هر نوع تماس، مثبت یا هر طور دیگر، با ایالت ها و مناطق محلی مدارس بسیار مهم است. با این حال، این به سادگی درست نیست. به عنوان مثال از سال 2016 ، یکی از حوزه های مهم نظارتی که هم توسط انجمن دفاع از حقوق آموزش خانگی و هم بیشتر ایالت ها مورد استقبال قرار گرفته است(برای مثال، 43 آوریل 2016) مشارکت دانش آموزان آموزش خانگی در سازمان های مدارس دولتی، کلوپ ها و فعالیت هایی مانند ارکستر، خوانندگی و ورزش است. این همکاری های مشترک بین خانواده های آموزش خانگی، تعاونی ها و سایر سازمان های مدارس خانگی و مدارس دولتی نشانگر این امر است(الف)هدفمند بودن مدافعان آموزش خانگی، سازمان ها و  مسئولان مدارس دولتی برای شروع جامعه معنادار و (ب) تعقیب هر دو طرف برای رسیدن به اهداف مشترک، چه از نظر فرهنگی و چه از نظر علمی. هنوز استدلال های مهمی وجود دارد که باید از نظر فلسفی و هم سیاست مداری در نظر گرفته شود، که مخالف برداشته شدن همه اشکال مقررات نظارتی بر آموزش در منازل است. یکی از صداهای اصلی، راب ریچ، استاد علوم سیاسی، دانشگاه استنفورد است. ریچ استدلال های فلسفی و سیاسی را به نفع مسئولیت سه جانبه برای آموزش کودک: کودک، والدین و دولت مطرح می کند(ریچ، 2008). اول، ریچ معتقد است که بین فلسفه و سیاست عمومی رابطه سه گانه وجود دارد: (1) تئوری سیاسی عنصر تجویز سیاست را فراهم می کند. (2) تئوری سیاسی محدوده "سیاست های مجاز" را در یک دولت لیبرال دموکراتیک محدود می کند؛ و (3) نظریه سیاسی ارزش هایی را ایجاد می کند که "فرایند دموکراتیک را ساختار می دهد" ، که درنهایت منجر به اجرای سیاست های عمومی می شود(2008 ، 19). برخی از اشکال تنظیم وضعیت آموزش در منازل در هنگام دفاع و ارتقاء مناسب است، به عنوان مثال، حقوق والدین در مدرسه خانگی ، "صدای مستقل کودک" (یعنی علاقه های او به ویژه کودک بزرگتر در چه مواردی قرار دارد) که نباید در آموزش خانگی بماند، و اختیارات و مسئولیت دولت برای اطمینان از تضمین حق تحصیلات برای همه، در نتیجه پیشرفت منافع عمومی است. بنابراین، برای ریچ غیرممکن است که از موضع دموکراتیک لیبرال مجاز باشد که هیچ محدودیتی برای آموزش در منزل نداشته باشد، با فرض اینکه منافع والدین فقط برای دفاع، ایمنی، و امنیت فرزندشان است و نه برای پیشرفت جامعه، که برای آنها آموزش و پرورش یک عنصر اساسی است. دوم، ریچ با قیاس بین موقعیت نظارتی دولت در مورد آموزش و اقتدار والدین در مورد رفاه فرزندانشان مخالف است. برخی منتقدان، مانند پری گلانزر ، ادعا می کنند که ریچ (1) "مسئولیت والدین را برای نشان دادن کفایت از آموزش در خانه نشان می دهد". (2) که او ”. . گرایش دولت به استفاده از مقررات را برای تضعیف جامعه مدنی ضروری برای دموکراسی لیبرال ارزیابی می کند "(گلانزر، 2008). ریچ مخالف است. این طور نیست که دولت اقتدار والدین و نظارت بر رفاه کودک را تحت الشعاع قرار دهد یا آن را برکنار کند، اما وقتی صحبت از آموزش و پرورش می شود، که دارای تأثیر و پیامد متعهدانه مدنی و اجتماعی است، اقتدار دولت متفاوت است. اختیارات دولت و مقررات نظارتی ضروری است، زیرا برای ریچ برخلاف والدین آموزش خانگی، آموزش یک امتیاز است و نه یک حق. دیگران، مانند رابرت کونزمن (2009) ، به دنبال یک چارچوب نظارتی متعادل هستند: یکی "تلاش می کند تا اصول و عملی را به تعادل برساند، و دیگری در صدد است در ضمن حفظ منافع اساسی کودکان، عقاید متنوعی را در مورد اهداف آموزش و پرورش به وجود آورد." (323). برای ایجاد این تعادل، سه شرط از تدوین تا اجرای سیاست تنظیم مقررات در خانه لازم است: (1) تشخیص دهید که منافع حیاتی کودکان در معرض خطر است. (2) اجماع عمومی برای تعریف و تحقق این "منافع حیاتی" ضروری است و (3) باید "راه های مؤثر برای سنجش معیارها"  وجود داشته باشد(324). اگر غیرممکن باشد، این امر بسیار دشوار خواهد بود. با این حال، در سیستم مدیریت فدرال ایالات متحده است. تا به امروز، بیشتر سیاست های آموزش در سطح ایالت انجام می شود، بنابراین برای ایجاد شرایطی که در آن تکرار شود، نیاز به همکاری اساسی بین هر سه سطح دولت است. با توجه به تاریخچه اخیر در مورد همکاری های جداگانه دولت از سیاست های آموزشی، به عنوان مثال، هیچ کودکی عقب نمانده است ، چشم انداز آینده به نظر خوب نمی رسد.

نتیجه گیری

آموزش در خانه، که از اوایل دهه 1920 تا دهه 1960 در ایالات متحده از بین رفت، در دهه 1970 دوباره به یادگار گذاشته شد، در درجه اول به عنوان یک گزینه جایگزین ایدئولوژیک و تعلیم و تربیت برای سیستم سنتی مدرسه سازی نهادینه شده است. علاوه بر این، والدین آموزش خانگی، که در ابتدا عمدتا قفقازی، محافظه کار و مسیحی بودند، تحصیلات خانه را به عنوان فرصتی مهم برای محافظت و مراقبت از رفاه فرزندان خود پذیرفتند ، کاری که اکثریت قریب به اتفاق آن اعتقاد ندارند سیستم مدارس دولتی انجام داده است. امروزه، آموزش در خانه متنوع تر است و خانواده هایی را با پیشینه های مختلف نژادی و قومی از جمله آفریقایی ها و اسپانیایی ها-آمریکایی ها می پذیرد و در عین حال جذابیت های خود را از لحاظ جغرافیایی گسترش می دهد و از ایالت های جنوبی روستایی گرفته تا ایالت های غربی و حومه ایالت انگلستان است. آموزش در خانه در 50 ایالت، به ویژه مجامع قانون گذاری ایالتی و دفاتر فرمانداری، مدافعان سرسختی دارد. قوانین ایالتی تقریباً در 50 ایالت تصویب شده است که باعث تقویت جذابیت آموزش در منازل می شود، از جمله این موارد کاهش ضوابط برای صدور گواهینامه والدین از شایستگی تدریس برای ارتقاء مشارکت و روابط ابتکاری بین والدین مدرسه خانگی، تعاونی ها و سایر سازمان ها و سیستم های مدارس دولتی است. این مشارکت ها شکافی را که یک بار در ورزش، هنر و موسیقی و سایر فرصت های سازمانی یافت شده است، ایجاد می کند، جایی که دانش آموزان دبستانی اکنون می توانند با همسالان مدارس دولتی خود در تعامل باشند. سازمان های وکالت حقوقی، مانند انجمن دفاع از حقوق آموزش در منزل از حق امتیاز (و / یا حق) والدین در مدرسه خانگی دفاع می کنند. با عضویت نزدیک به 100000 علامت، و لیست طولانی از پرونده های موفقیت آمیز دادگاه که از حق خانواده های مدارس خانگی و دانش آموزان برای پیگیری آموزش در منزل به عنوان یک جایگزین مشروع مدارس عمومی در پی آن محافظت می کند ، انجمن دفاع از حقوق آموزش خانگی همچنان به دولت های ایالتی فشار می آورد تا قوانین و مقرراتی را برای منع کردن این حق تصویب نکنند. تا سال 2000 ، اولین دانشگاه هنرهای مسیحی لیبرال، که در درجه اول دانشجویان دانشکده های خانگی را هدف قرار می داد، افتتاح شد. امروز ، بعد از 16سال ، کالج پاتریک هنری (PHC) با ثبت نام نزدیک به 500 دانشجوی محلی تمام وقت، با تعداد زیادی برنامه و رشته تحصیلی، ثبت نام می کند. کالج پاتریک هنری واقع در کشور لودون، تنها 50 مایل از مرکز شهر دی سی، دارای چندین رشته اعم از مقدمات، دولت، سیاستگذاری عموم ، اطلاعات استراتژیک و روزنامه نگاری سیاسی است که دانشجویان کارآموز در آن، با تحصیل و تحقیق در سازمان ها و سازمان های دولتی و سیاسی، قدرت و مهارت های علمی و حرفه ای خود را نشان می دهند. آموزش در خانه یک عنصر اساسی و کمک کننده در زمینه سیاست های اجتماعی و آموزشی امروزه است. همچنان که درک عمومی از سیستم مدارس دولتی ایالات متحده رو به وخامت می رود ، رشد و تقویت خود را ادامه خواهد داد. قوانین نظارتی همچنان موضوعی بحث برانگیز خواهد بود. تعادل بین نظارت شدید و سستی کامل دولت نسبت به آموزش در منزل بسیار مهم است. برخی از انواع رویکردهای میانه ضروری است، کسی که حقوق و امتیازات والدین آموزش خانگی و کودکان را با مسئولیت دولت در پی تعقیب منافع مشترک برای همه شهروندان خود قرار دهد.

 

 

 

 

Homeschooling as Social Policy

Stephen M. King Department of Government, History, and Criminal Justice, College of Arts and Sciences, Regent University, Virginia Beach, VA, USA

 

 

 

ترجمه: حسین بهرامی

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۵/۰۵
بیمه خوبه خرید آنلاین بیمه نامه

آم.زش در خانه

ترجمه مقاله

حسین بهرامی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی